به گزارش همشهری، سرهنگ محمد بخشنده، رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر تهران درباره جزئیات این عملیات گفت: قاچاقچیان با جاسازی محموله 602کیلویی مورفین داخل یک کامیون از طبس به سمت تهران حرکت کرده و قرار بود در پایتخت این محموله تخلیه و توزیع شود، اما با اشراف اطلاعاتی مأموران این محموله توقیف و یکی از اعضای باند قاچاق دستگیر شد.
علاوه بر این یک باند تهیه و توزیع حشیش با ۱۳۰کیلوگرم حشیش در اتوبان آزادگان شناسایی شدند و اعضای باند در عملیات شبانه پلیس به دام افتادند. وی گفت: 5 نفر دیگر از دستگیرشدگان عناصر اصلی توزیع مخدر شیشه در پایتخت بودند که از آنها 11کیلوگرم شیشه کشف شد. همچنین اعضای باندی دیگر که ۵۷کیلوگرم تریاک را در اتوبوس جاسازی کرده و قصد داشتند از کرمان به تهران منتقل کنند از دستگیرشدگان این عملیات بودند.
رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر تهران در ادامه از کشفیات پلیس در ماههای گذشته گفت و توضیح داد: بیش از 9هزار قاچاقچی موادمخدر، خردهفروش و معتاد متجاهر از 15فروردین امسال تاکنون دستگیر شدهاند که بیش از 100نفر از آنها زن هستند. در این مدت در مجموع بیش از ۲تن و ۱9۲کیلوگرم انواع موادمخدر کشف شد و بیش از 100خانه که اصطلاحا به آنها خانه پلاکقرمز گفته میشود و هر کدام ۳۰ تا ۴۰ اتاق داشته و به ازای روزی ۱۰هزار تومان اتاقها را به معتادان اجاره میدهند، با دستور قضایی پلمب شد.
- رقابت دلار و شیشه
«اینجا ژاپن نیست که سیمکارت موادفروش ارزش داشته باشد. در ایران مشتریها صدای ساقی خود را میشناسند و اگر به شماره زنگ بزنند و صدایی غیر از ساقی خود بشنوند گوشی را قطع میکنند.»اینها را پسر جوانی میگوید که در میان متهمان دستگیر شده نشسته است. نامش مهدی است و روی گوشهایش ستارههایی کوچک خالکوبی کرده است. مهدی دوشنبه شب دستگیر شده و میگوید عاشق کهکشان و فضاست و زمانی آرزویش این بود که یک فضانورد یا ستارهشناس شود، اما در نهایت شد موادفروش. گفتوگو با او را بخوانید.
- عاشق خالکوبی هستی؟
مگر اشکالی دارد؟ الان سلبریتیها همه خالکوبی دارند؛ مانند مسی، رونالدو و....
- چند وقت است که در کار خرید و فروش مواد هستی؟
من از دزدی متنفرم. میدانم کارم اشتباه است و نباید مواد بهدست افراد بدهم، اما آنها اگر از من نگیرند از نفر دیگر میگیرند. برای همین وقتی خواستم خلاف را شروع کنم رفتم سراغ موادفروشی. 4 یا 5سالی میشود که مواد میفروشم. مشتریانم ثابت هستند و مرا میشناسند.
- مشتریانت را چطور شناسایی میکردی؟
اکثرشان را به من معرفی کردهاند. حدود 20 تا 30تا ثابت هستند که مواد از قاچاقچیان بزرگ میخرم و با سود کم به آنها میفروشم. درواقع دلالی میکنم. البته کار و کاسبیام تا چندماه پیش خیلی بهتر از الان بود. چون با بالا رفتن دلار، قیمت شیشه هم دو برابر شد. قبلا گرمی 60هزارتومان بود اما الان شده 120هزارتومان.
- شیشه چه ربطی به دلار دارد؟
مواداولیهاش وارداتی است. برای همین گران شد.
- برای شخص خاصی کار میکنی؟
نه، اما قاچاقچیان بزرگ را میشناسم. برای خودشان مافیایی دارند. تا جایی که میدانم آنهایی که برایشان کار میکنم هیچ وقت دستگیر نشدهاند. چون بیشتر وقتها خارج از ایران هستند. ماشین زیرپایشان چند میلیارد ارزش دارد. ما انگشت کوچک آنها هم نیستیم. یک دلال سادهایم که خرج زندگیمان را تأمین میکنیم.
- درآمدت چقدر بود؟
موادمخدر هم مانند دلار و یورو است؛ یعنی هرچه بیشتر بخری، بیشتر سود میکنی. سود زیاد برای قاچاقچیان بزرگ است نه آدمهایی مثل من.
- آثار چاقو روی صورتت برای چیست؟
من 2بار سابقه کیفری دارم. یکبار به جرم شرارت دستگیرم کردند و یکبار هم حمل مواد. برای اینکه در میان دیگران خودی نشان بدهم صورتم را با چاقو خط انداختم تا دیگران از من حساب ببرند و فکر کنند شرورم. البته بعضی از خطها را هم وقتی از این روزگار دلگیر بودم، وارد کردم تا کمی آرام شوم!
- خودت هم اعتیاد داری؟
ورزشکارم اما گاهی شیشه میکشم. بهطوریکه هیچکس متوجه نمیشود معتادم چون دوست ندارم تابلو باشم.
- مجردی یا متاهل؟
مگر میشود با این وضعیت ازدواج کرد. دخترهای امروزی مانتوی کمتر از 500هزارتومانی نمیپوشند و مهریه بالا میخواهند که در توان من نیست!
- مهریه 1370سکهای
در میان متهمان مردی 28ساله به جرم خرید و فروش شیشه و گل دستگیر شده است. او میگوید که مهریه سنگین همسرش پای او را به دنیای مجرمان باز کرد.
- فقط شیشه میفروختی؟
هم شیشه میکشیدم و هم میفروختم. البته گاهی هم گل میفروختم. دلال بودم. از افراد مختلف میخریدم و با سود کم میفروختم. مثلا شیشه را گرمی 60هزارتومان میخریدم 80هزارتومان میفروختم. گل را گرمی 22هزارتومان میخریدم و 30هزارتومان میفروختم.
- چند وقت است که مواد میفروشی؟
من شغلم این نبود و برای خودم برو بیایی داشتم. مغازه بوتیک داشتم اما زندگیام تباه شد.
چندماه پیش با دختری آشنا شدم و با او عقد کردم. چشمم کور بود و عاشقی عقلم را برده بود. وقتی گفت مهریه 1370تا سکه، گفتم چشم، اما نمیدانستم او چه خوابی برایم دیده است.
وقتی دید قیمت سکه هر روز بیشتر میشود به دادگاه رفت و مهریهاش را به اجرا گذاشت. مغازه و ماشینم را به او دادم و محکوم شدم ماهی 2سکه نیز بپردازم. این شد که افتادم توی کار خلاف و خرید و فروش موادمخدر. خودم هم برای اینکه کمی آرام شوم گاهی شیشه میکشیدم تا اینکه بالاخره گیر افتادم.
- سابقهداری؟
نه. نخستین بار است که دستگیر میشوم.
- گلفروشهای اینترنتی
در عملیات پلیس مبارزه با موادمخدر اعضای باندی دستگیر شدند که در واتساپ، تلگرام و اینستاگرام مشتریان خود را پیدا میکردند و به آنها گل میفروختند. یکی از اعضای این باند از جزئیات فعالیتشان میگوید.
- مواد را چطور تهیه میکردید؟
یک باغچه اطراف تهران داشتیم. خودمان میکاشتیم و بعد میفروختیم.
- از طریق شبکههای اجتماعی؟
بیشتر از طریق شبکههای اجتماعی و اینترنتی بود. گاهی هم مشتریانمان افراد دیگر را معرفی میکردند و به ما زنگ میزدند و گل میخواستند. وقتی کارمان رونق گرفت پیک موتوری استخدام کردیم که مواد را بهدست مشتریان برسانند، اما نمیدانم در نهایت چطور لو رفتیم. فکر کنم یکی از مشتریان ما را لو داد و دستگیر شدیم.
- همه همدستانت دستگیر شدهاند؟
بله.
- باغچهتان کجا بود؟
شهریار. کارمان مخفیانه بود تا کسی بویی نبرد.
نظر شما